شب های پایانی وداع با ماه خدا
رمضانی دیگر به اتمام رسید و توفیق بندگی خدا و فرصت سالی دیگری در ١٤٠٠ نصیب ما شد و اینک به لحظه های پایانی رسیدیم و باید با این ماه که خداوند رحمت خود را به روی تمام بندگانش گشوده بود و هر کس به اندازه ی وسعش از این ماه عزیز فیض برد و بهره مند شد خداحافظی کنیم،خداحافظی همیشه حس عجیبی دارد هرچند همه روزها و ماه ها ،ماه خداست اما...
در لحظه های آخر این ماه بیشتر به فرصت های رفته فکر می کنیم و باقی مانده زمانی که در اختیار داریم و بغض هایی که مانع می شود....
شبهای ماه مبارک رمضان در شهرها و روستاهای جنوب فارس همیشه آباد و پر رونق است و تحرک و پویایی از سحر تا افطار در شهر و روستا و خانه ها و تا سحر بیدار ماندن و دعا و قرآن خواندن جلوه زیبایی را از این ماه مبارک در ذهن مردم جنوب تداعی می کند.
آداب و رسوم ماه رمضان و تدارک دیدن و آماده شدن برای سفری یک ماهه قبل از نیمه شعبان شکل می گیرد و بساط مهمانی مهیا می شود تا روزه داران یک ماه را بر خوان گسترده خداوندی شکر نعمت به جای آورند.
در اوز قبل از شیوع کرونا مراسم ها و مولودیه خوانی و برگزاری ضیافت افطاری و سحری و نمازهای هر شب تراویح که هر شب یک جزء قرآن را بین این نماز تلاوت می کنند و در پایان ماه رمضان،ختم قرآن انجام می شود.
۱۰ شب پایانی که نماز قیام برپاست و در مساجد و خانه ها خوانده می شود و حلقه های دورهمی قرآنی و ختم قرآن و پخش شیرینی خانگی و هدیه ختم قرآن محفلی دلنشین و به یاد ماندنی در ماه رمضان بود.
اما گسترش کرونا باعث شد تا خیلی از آیین های این ماه به صورت جمعی برگزار نشود ولی آنچه هنوزهم ادامه دارد صدای بانگ بیدار باش که از رسم های دیرینه اوز است و قبل از نماز صبح اجرا می شود، موذنان به مساجد می روند و مردم را با بانگ بیدار باش بیدار باش، بنده خدا بیدار باش و مناجات بیدار می کنند و حتی در خانه ها در روستاها موذن از منزل خود قبل از سحر مناجات می خواند و از بلندگوی خانه پخش می شود.این بیدار باش و مناجات سحر باعث می شود که آمادگی برای خوردن سحری فراهم شود.. یکی دیگر از سنت های دیرینه در اوز “اذان آب" یا بُنگ هاو در این منطقه است که یک ساعت بعد از بیدار باش، دوباره موذن ها از مساجد اذان می گویند و با این اذان مردم مشغول خوردن سحری می شوند.
چند دقیقه قبل از اذان صبح، مردم از خوردن غذا و سحری دست کشیده و برای برپایی نماز صبح به مسجد می روند و یا آماده نماز خواندن می شوند.
شبهای پایانی حال و هوای خاص رمضان و دعا و طلب مغفرت و آماده کردن و پخش فطریه الوداع با این ماه را سخت می کند، الوداع و دعا و طلب بخشش در روزهای آخر رمضان بعد از نماز تراویح یا قیام خوانده می شود،الوداع شعر هایی از شاعرانی است که دلتنگ روزهایی هستند که شاید سال آینده دعوت به مهمانی نشوند و از دیر باز این اشعار که توسط مولوی و سعدی و دیگر شاعران سروده شده از بلندگوها پخش می شود...
خداحافظی از ماه مبارک رمضان توسط شخصی خوش صدا در مسجد خوانده می شود و جمعی که حضور دارند با نوایش هم نوایی می کنند..الوداع، الوداع یا رمضان.....و علیک السلام یا رمضان...
این خداحافظی با حزن و اندوه و چشمانی نگران و اشکبار برای فرصت ها و روزهایی رفته و بیم روزها و رمضان های نیامده است....
قبل از شیوع کرونا برپایی آیین الوداع و مراسم مولودیه خوانی با پذیرایی و دادن بسته های قند، شکر، نبات و حلوا و ....همراه بود و مساجد هر شب سفره های افطاری پهن شده که توسط مردم با انواع و اقسام دسرها، ماست و خرما و نان های محلی پر می شد را هرافطار برپا می کردند..
همه آیین ها زیباست ،آیین برات و وداع و....
با شعر الوداع سعدی و آرزوی عاقبت به خیری برای همه مردم خصوصا روزه داران، دعا میکنم سالهای بعد کرونا دست از سر دنیا بردارد و باز هم رمضان با آن شور و حال سالهای گذشته تکرار شود و لطف خداوند از درهای مغفرت و بخشش فرود آید و بهار و تابستانی دیگر همه باز بر خوان رحمت گسترده خداوند مهمان شویم و روز عید فطر حَبشی (همان عیدی) بگیریم.
(شعر ی از شیخ اجل سعدی )
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبة الاحباب
فارق الخل عشرة الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار می نالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دمد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست
که گذر می کند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت که دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه دار جوهر ایمان
فروغ هاشمی